دعای پدر
لکنت زبان داشت، هر چی می خواست بگوید، کلمه در دهانش گیر می کرد. پدرش احتیاج به آزمایش ادرار داشت،
بیشتر بخوانیدلکنت زبان داشت، هر چی می خواست بگوید، کلمه در دهانش گیر می کرد. پدرش احتیاج به آزمایش ادرار داشت،
بیشتر بخوانیدپدرش کارگر ساده ای بود، شبانه روز کار می کرد تا بتواند فرزندانش را به ثمر برساند. پسرش درس خوان
بیشتر بخوانیدآنچه که (راجع به پدر و مادر) عنوان شد فقط مختص به پدر و مادر نیست، بزرگترها را نیز باید
بیشتر بخوانیددر این خصوص محدث قمی، به حالت امام صادق علیه السلام در موقع شنیدن نام مبارک پیامبر صلی الله علیه
بیشتر بخوانیددهانش دچار طاولهای بزرگی شده بود. دیگر حتی غذای نرم و سوپ و آش هم نمیتوانست بخورد، از کنار دهان
بیشتر بخوانیداز زکریا بن ابراهیم نقل شده که گفت: من نصرانی بودم و مسلمان شدم. پس از آن به عنوان حج
بیشتر بخوانیدپدر و پسری به عنوان مهمان بر امیرالمومنین علیه السلام وارد شدند. حضرت از آنها پذیرایی فرمودند و آنها را
بیشتر بخوانیدجوانی در مدینه بود که دائماً پدر پیرش را اذیت می کرد و پدرش از دست وی آسایش نداشت. روزی
بیشتر بخوانیدروزی پیرمردی سوار ماشین در کوچه ای حرکت می کرد. دو نوجوان موتور سوار از روبرو می آمدند. پیرمرد می
بیشتر بخوانیدبه نقل از امام رضا علیه السلام در عیون اخبار الرضا علیه السلام: مردی از بنی اسراییل یکی از بستگان
بیشتر بخوانید