نویسنده: admin

امام صادق علیه السلام در بازار به همراه یکی از اصحاب خود عبور می کردند. شخص صحابی حضرت غلام جوانی

آن روز با عجله می رفتم آخر کلاسم دیر شده بود سوار تاکسی شدم اما دیدم نه، تاکسی راه نمی

در سی سی یو بیمارستان امیراعلم انترن بودم، روزی یک بیمار را آوردند که مشکل تنفسی داشت (تلاش زیاد برای

در بنی اسرائیل عابدی به نام جریع زندگی میکرد که همواره در صومعه خویش عبادت پروردگار منان را می نمود

لکنت زبان داشت، هر چی می خواست بگوید، کلمه در دهانش گیر می کرد. پدرش احتیاج به آزمایش ادرار داشت،

پدرش کارگر ساده ای بود، شبانه روز کار می کرد تا بتواند فرزندانش را به ثمر برساند. پسرش درس خوان

آنچه که (راجع به پدر و مادر) عنوان شد فقط مختص به پدر و مادر نیست، بزرگترها را نیز باید