آموزش جدید دوره ی ابتدایی
دیباچه
یکی از اوصاف قرآن کریم در کلام الهی “فرقان” )جداکنندهی میان حق و باطل( است؛[1] همین صفت به تنهایی نشان از اهمّیّت این کلام بی نظیر وحیانی دارد. همچنین سفارشهای مکرّر ائمّهی هدیٰ علیهم السّلام[2] مبنی بر تمسّک به قرآن کریم به عنوان متنی محوری در زندگی؛ بر کسی پوشیده نیست.
از این جهت که سنگبنای آموزش و تربیت انسان در کودکی و نوجوانی ریشه دارد،[3] باید این کتاب عظیم را مهمترین برنامهی آموزشی فرزندان عزیزمان قرار بدهیم که به گواه آیات خودش، برای تمامی انسانها[4] نازل شده است.
البتّه توجّه داشت این آموزش به صورت گام به گام و متناسب با مخاطب صورت بگیرد تا ان شاء الله تحت عنایات صاحب قرآن به هدف عالی آن که هدایت و رسیدن به حیات طیّبه[5] است؛ دست پیدا کنیم.
امید که با تکیه بر فضل خدا و استفاده از جزوهی راهنمای مربی قرآن بتوانیم نحوه خوانش این گوهر نایاب را به شیفتگان مسیر بندگی آموزش بدهیم.
والسّلام علی مَن اتّبع الهدی
[1] . سورهی فرقان، آیهی 1؛ «تَبارَکَ الَّذِی نَزَّلَ الفُرْقانَ عَلیٰ عَبْدِهِ لِیَکونَ لِلْعالَمینَ نَذیراً»؛ «بزرگ (و خجسته) است کسی که بر بندهی خود فرقان [کتاب جدا سازندهی حق از باطل] را نازل فرمود تا برای جهانیان هشدار دهندهای باشد.
[2]. نبیّ مکرّم اسلام صلی الله علیه و آله: إنّی تارکٌ فیکُمُ الثَّقَلَین، ما إن تَمَسَّکتُم بهما لَن تَضلّوا: کتابَ اللّه وَ عترَتی أهلَ بَیتی، فَإنَّهُما لَن یفتَرقا حَتّی یردا عَلَی الحَوضَ؛
من در میان شما دو چیز گرانبها به یادگار میگذارم. اگر به آن دو چنگ زنید، هرگز گمراه نمیشوید: کتاب خدا و عترتم، [یعنی] دودمانم. این دو از هم جدا نمیشوند تا در کنار حوض [کوثر] بر من وارد شوند. مختصر بصائر الدّرجات، ص90؛ بحارالانوار، ج23، ص140، ح91
[3]. در روایتی از امیرالمومنین علیه السّلام آمده است: «الْعِلْمُ مِنَ الصِّغَرِ کَالنَّقْشِ فِی الْحَجَرِ»؛ یادگیری در کودکی مانند نقاشی و اثر گذاشتن بر روی سنگ است. (بحارالانوار، ج1، ص 224)
[4]. سورهی انعام آیهی 19؛ (… أُوحِیَ إِلَیَّ هٰذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَکُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ …)؛ «این قرآن [که گواهی خدا بر حقّانیّت نبوّت من است] به من وحی شده تا به وسیله آن شما وهر کس را که این قرآن به او میرسد بیم دهم… .»
[5]. “یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَجِیبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکم لِمَا یُحْییکُمْ”؛
آیهی فوق با صراحت میگوید که دعوت اسلام، دعوت به سوی حیات و زندگی است؛ حیات معنوی، حیات مادی، حیات فرهنگی، حیات اقتصادی، حیات سیاسی به معنای واقعی، حیات اخلاقی و اجتماعی و بالاخره حیات و زندگی در تمام زمینهها. این تعبیر کوتاهترین و جامعترین، تعبیری است که دربارهی اسلام و آیین حق آمده، اگر کسی بپرسد اسلام هدفش چیست؟ و چه چیز میتواند به ما بدهد؟ در یک جمله کوتاه میگوییم هدفش حیات در تمام زمینههاست و این را به ما میبخشد. تفسیر نمونه، ج۷، ص۱۲۷