چند روزی از مراسم حج میگذشت و حاجی ها از مکه به مدینه بازگشته بودند. در هرکوچهای، چند خانه بود که مسافرهایشان از راه رسیده بودند و مردم دسته دسته به دیدن آنها می رفتند. این رسم، از سال ها پیش برقرار بود. مردم، به حاجیها زیارت قبول میگفتند و بعد هم پای صحبت آنها مینشستند. فاصلهی زیاد بین مکه و مدینه، آن هم پای پیاده، آن قدر حادثه داشت که گفتن آن زمان بسیاری طول میکشید. روزی یکی از دوستان امام صادق علیه السلام به نام عبدالله، در خانهاش نشسته بود و خاطرات حج خود را برای ایشان و جمعی از دوستان تعریف میکرد. عبدالله گفت: «سفر خوبی بود. زیارت خانهی خدا و شرکت در مراسم حج آرزوی هر مسلمانی است. شما همگی چنین سعادتی داشتهاید و بسیاری از حرفهای من را خودتان تجربه کردهاید. اما من این بار همسفری داشتم که توجهم را به خود جلب کرد». امام فرمودند: «خب از همسفرت برایمان بگو!» عبدالله ادامه داد: «مرد شریف و بزرگواری که همراه ما بود دائم خدا را عبادت میکرد. چه در بین راه و چه زمانی که برای استراحت درجایی پیاده میشدیم، درحال مناجات بود. همین که توقف میکردیم، سجادهاش را پهن میکرد و مشغول نماز میشد. افتخار همهی ما این بود که با چنین شخصی همراه شدهایم». مردم در حالی که سرشان را به نشانهی تحسین تکان میدادند، به سخنان عبدالله گوش میکردند. وقتی حرفهای او تمام شد، امام صادق علیه السلام پرسیدند: «خب ای عبدالله! اگر این مرد شریف دائم مشغول نماز و عبادت بود، پس چه کسی کارهایش را انجام میداد؟ کسی که به مسافرت میرود، کارهای زیادی دارد. غذا میخواهد و باید برای تهیهاش زحمت زیادی بکشد. تهیهی غذا آن هم در بیابان و جایی که هیزم و آب و دیگر وسایل به راحتی به دست نمیآیند، دشوار است». عبدالله گفت: «ما، همراهان او، کارهایش را انجام میدادیم». امام صادق علیه السلام چند لحظهای سکوت کردند. همه منتظر بودند که امام حرف هایشان را ادامه دهند. امام با لبخندی فرمودند: «با این چیزهایی که تعریف کردی، همهی شما از آن شخص برتر و بالاتر بودید و پیش خدا عزیزتر هستید. خداوند کسانی را که سربار دیگران هستند و کارهایشان را خودشان انجام نمیدهند، دوست ندارد».
آزار احترام اعتدال امام حسن عسگری علیه السلام امام رضا علیه السلام امام صادق علیه السلام امام موسی بن جعفرعلیه السلام امام هادی علیه السلام امیرالمؤمنین علیه السلام انس با قرآن و ائمه بی احترامی تفاخر حج حق الناس خجالت خدا خودپسندی دبستان دعا رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم سامرا سیره عملی شیعه شیعیان عاقبت اندیشی عبادت عبرت عجب غرور وتکبر و تواضع غیبت فحش فقر محبت مدینه مسلمان مهربان مهمان موسیقی مکافات عمل نفرین نماز پدر پدرو مادر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم پیرمرد