بزرگواری

روزی شخصیت محبوبی را به زندان انداختند. زندان‌بان از اینکه مجبور بود از او مراقبت کند، احساس ناراحتی می‌کرد. از طرف دیگر چون از هم‌نشینی با زندانی سیر نمی‌شد، دوست نداشت از وی جدا شود. برادر زندانی با حرف‌های دروغی که درمورد او زده بود، موجب بدبینی متوکل شد. به همین دلیل خلیفه، او را هم به زندان انداخت. چون صفت خیانت به برادر، حتی خلیفه‌ی ستمگر عباسی را هم به خشم آورده بود. زندان‌بان که از این جریان آگاه بود، هر روز به دستور خلیفه، حال و احوال آن دو زندانی را زیر نظر می‌گرفت و به خلیفه گزارش می‌داد. این گزارش هر روز چیزی نبود جز: نمازهای طولانی و شبانه‌ی آن شخصیت محبوب و روزه داری روزهایش و دلداری از برادر خیانت‌کار و محبت به وی. روزی خلیفه‌ی عباسی که از کار زشت خود پشیمان شده بود، دستور آزادی برادر بزرگوار را صادر نمود و زندان‌بان را احضار کرد و گفت: هم‌اکنون به زندان برو و سلام مرا به وی برسان و به او بگو که هم اکنون به خانه‌ات برو. چرا که آزاد هستی. زندان‌بان به سمت محل زندان رفت. از دور چهارپایی را دید که زین کرده و آماده جلوی در زندان ایستاده است. از حضور آن چهارپا در بیابان تعجب کرد. تعجبش وقتی بیشتر شد که هنگام ورود به زندان، زندانی خود را حاضر و لباس پوشیده و آماده‌ی بیرون رفتن از زندان دید. به محض ورود سلام کرد و دستور خلیفه را به او گزارش نمود. زندانی بدون اینکه این دستور برایش تازگی داشته باشد، در کمال خونسردی از زندان بیرون رفت. سپس سوار اسبش شد و منتظر ایستاد. زندان‌بان گفت: «پس چرا معطل هستید و نمی‌روید؟» زندانی گفت: «منتظر برادرم هستم تا او نیز همراه من بیاید». زندان‌بان جواب داد: «خلیفه تنها دستور آزادی شما را صادر کرده و در مورد برادرتان چیزی به من نگفته است». زندانی گفت: «من و برادرم با هم از خانه بیرون آمدیم و مایل نیستم بدون او برگردم. به نزد خلیفه برو و دستور آزادی او را نیز بگیر». زندان‌بان آن‌چنان تحت تأثیر قرار گرفت که حتی نتوانست کلامی بگوید و با عجله به سمت قصر رفت و ماجرا را به متوکل گزارش نمود. متوکل هم از بزرگ منشی او تعجب کرد وگفت: «من تنها به خاطر حرف‌های برادرش او را به زندان انداختم. حالا هم آن برادر خیانت‌کار را به خاطر این مرد بزرگوارآزاد می‌کنم». و آن مرد بزرگوار کسی نبود به جز، امام حسن عسگری علیه السلام.

آزار احترام اعتدال امام حسن عسگری علیه السلام امام رضا علیه السلام امام صادق علیه السلام امام موسی بن جعفرعلیه السلام امام هادی علیه السلام امیرالمؤمنین علیه السلام انس با قرآن و ائمه بی احترامی تفاخر حج حق الناس خجالت خدا خودپسندی دبستان دعا رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم سامرا سیره عملی شیعه شیعیان عاقبت اندیشی عبادت عبرت عجب غرور وتکبر و تواضع غیبت فحش فقر محبت مدینه مسلمان مهربان مهمان موسیقی مکافات عمل نفرین نماز پدر پدرو مادر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم پیرمرد