آداب تخلی (دبیرستان)

«آداب تخلّی »

جزوه­ ی دانش ­آموز

إِذْ یُغَشِّیکُمُ النُّعاسَ أَمَنَهً مِنْهُ وَ یُنَزِّلُ عَلَیْکُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً لِیُطَهِّرَکُمْ بِهِ وَ یُذْهِبَ عَنْکُمْ رِجْزَ الشَّیْطانِ وَ لِیَرْبِطَ عَلى‏ قُلُوبِکُمْ وَ یُثَبِّتَ بِهِ الْأَقْدامَ

(به یاد آورید) زمانى که (خداوند) از سوى خود براى آرامش شما، خوابى سبک بر شما مسلّط ساخت و از آسمان بارانى بر شما فرستاد تا شما را با آن پاک کند و پلیدى (وسوسه‏ى) شیطان را از شما بزداید و دلهاى شما را محکم و گام‏هایتان را با آن استوار سازد.

(آیه­ ی شریفه­ ی 11 سوره­ی انفال)

بسم الله الرّحمن الرّحیم

آداب تخلّی

در بحث بیان احکامِ دینِ خدا ، حیا نداریم. نکاتی در این درس بیان می شود که در نگاه اوّل از حیا به دور است ولی مخصوص این کلاس است و در بیرون مطرح نمی­کنیم.

نکته­ی مهم؛

مهمترین نکته در این بحث اینست که اسلام آخِرین دین است و در نهایت اکمال قرار دارد. همه چیز در آن هست مشروط بر اینکه معلّم آن (امام معصوم7) در کنارش باشد. یعنی قرآن و امام علیه السّلام را باید با هم داشت تا از این دین کامل بتوان استفاده کرد. ما برای تمام لحظات بیداریمان و حتّی خوابمان ، احکام واجب ، مستحب و یا مکروه داریم که می­توان با انجام آن­ها رضایت خداوند را جلب نمود.

در مبحث تخلّی و به طور کلی احکام ریز و جزئی که در دین وجود دارد باید توجّه کرد که این همان اثر و نشانه تکمیل بودن دین است. آنقدر کامل است که حتّی به مسائل بسیار جزئی و در ظاهر پیش پا افتاده توجّه کرده تا پیروان آن از کوچکترین منافع نیز بی بهره نمانند.

بر همین اساس بوده که مردم در طول اعصار از رعایت دستورات اسلام بهره­مند بوده و منافع کسب کرده­اند بدون این­که علّت آن دستورات را بدانند. البتّه اگر کسی جویای علّت می­گردید و آن را از معلّم دین و کتاب سوال می کرد جواب به او داده می شد. اگر هم کسی میخواست یا بخواهد که ابتدا علّت را بداند و سپس عمل کند و توجّه به آن معلّم نداشته باشد باید صبر کند تا کشف علمی در مورد فواید و علل دستورات صورت بگیرد و بعد عمل کند. او در این حالت از منافع عمل یا اعمالی که انجامش را منوط به کشف فایده و علّتش کرده است محروم خواهد بود.

تذکّر؛  این مورد را توجّه داشته باشید که کار پسندیده یا مهم تنها به کوشش های علمی مثل تلاش های علمایی چون صدوق و طوسی و… یا تهجّد های عابدانه محصور نمی­گردد. گاهی انجام کارهایی که اصلا به نظر نمی آیند یا پست و بی ارزش جلوه می­کنند چنان لازم است که انجام دهنده اش از زبان فردی چون آیت الله بروجردی تمجید می شود.

فردی بوده که به مناسبت ساخت مستراح های عمومی و بین راهی در بین مردم به حاجی مستراحی معروف شده بود. ایشان با توجّه به زمانه­ای که در آن زندگی می­کرده تشخیص کار خیر را در این دیده که در محلات یا کاروانسراها یا اماکن عمومی که محل اسکان مسافر یا مردم عادی است اقدام به ساخت و تجهیز مستراح نماید. آقای بروجردی در میان جمع برای ایشان به مناسبت کاری که می­کرده است طلب آمرزش کرده است.

آداب بیت الخلاء

1. واجب است در هر حالتی حتّی هنگام تخلّی عورت خود را از دیگران بپوشاند. حتّی محارم و اطفال. نکات؛

الف) پوشاندن عورت از ناظر محترم. روی کلمه محترم بحث شود که این امر یعنی ادای احترام به خود و دیگران.

 ب) پوشش و حیا.

 در شلوارهای فاق کوتاه یا لباسهای چسبان که اسافل اعضا با آن به خوبی پوشیده نمی شود یا برجستگی های بدن وضوح بیشتری پیدا میکند. این کار نیز بی احترامی به خود و دیگران است.

توضیح این که پوشش دو نوع است.

 نوع اول پوششِ واجب است مثل ستر عورت که همواره لازم است.

نوع دوم پوششِ حیایی است. یعنی پوشاندن بدن به جهت رعایت حیا. مثلاً لباسهایی با یقه خیلی باز یا آستین­ رکابی­های کوتاهی که عملاً نمی شود به آن آستین گفت. اینها برای رعایت حیا کفایت نمی­کند. فاق کوتاه شاید حرام نباشد ولی حداقلِ پوشش است. حداقل، تامین کننده حیا نیست. وقتی امکان پوشش کامل وجود دارد نباید به حداقل اکتفا کرد.

ج) «عورت» از کلمات هم خانواده عار به معنای «ننگ» و «زشتی» است. به معنای چیزی است که باید پوشانده شود.

ما حتّی در زمان یا مکانی که تنها هستیم نیز نمی­توانیم عریان باشیم. مثلاً عریان بودن در حمّام.  حرام نیست امّا آن ناظر محترم لزوماً کسی نیست که ما هم او را می­بینیم. دو مَلِکی که ناظر و ثبت کننده اعمال ما هستند همواره در کنار ما حاضر خواهند بود حتّی در حمّام.

2. حرام بودن رو یا پشت به قبله بودن در حین تخلّی و حتّی هنگام استنجاء(شستن خود).

توضیح اینکه؛ ما برای جهتی که به سمت محل اصلی عبادتمان است و برای عبادات به سوی آن توجّه میکنیم احترام قائل هستیم و هیچ کار پستی را رو به آن سمت انجام نمیدهیم چه رسد به تخلّی.

3. مخرج بول فقط با آب تطهیر می شود(بدون استثنا).

چنانچه در شرایطی آب مهیّا نباشد باید محل را خشک کرد و بعداً با آب تطهیر نمود. اگر در این حین بدن عرق نماید و به لباس سرایت کند لباس نجس خواهد بود.

در توالتهای فرنگی که مورد استفاده است دستمال کاغذی برای طهارت از بول مفید نیست. مدل توالت عوض شده و این به معنای عوض شدن مدل طهارت نیست.

4. مخرج غائط را با غیر آب نیز می­توان تطهیر کرد امّا آب از هر نظر برتر است.

در این زمینه باید توجّه به مسئله افراط و تفریط شود. افراط می شود وسواس، طرف آن­قدر در شستن خود زیاده­روی می­کند که علاوه بر اسراف در مصرف آب به مرض وسواس نیز مبتلا می شود. روایات مربوط به مذمتِ وسواس در ذیل باب ایمان و کفر آمده است. خدا فرموده با یکبار شستن پاک می شود. فرد وسواسی می­گوید نخیر با دو بار شستن پاک می شود. این ایستادگی در برابر دستور خداست.

تفریط نیز به بی مبالاتی و لاابالی گری می­انجامد. تذکّر باید به نحوی باشد که میانه این دو امر رعایت شود.یعنی نباید نه از این طرف بام افتاد و نه از آن طرف. راه حلّش انجام دقیق دستور خداست.

5. در هنگام ورود به مستراح(محل راحت شدن) به یاد خدا باشددر این زمینه حتّی روایاتی هم وجود دارد .

قال الصّادق(ع) : لَا بَأْسَ بِذِکْرِ اللَّهِ وَ أَنْتَ تَبُولُ فَإِنَّ ذِکْرَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَسَنٌ عَلَى کُلِّ حَالٍ‏ فَلَا تَسْأَمْ مِنْ ذِکْرِ اللَّه‏.

حضرت صادق(علیه السلام) فرمودند: ذکر خدا در هنگامى که بول کنى عیب ندارد زیرا ذکر خدا در هر حالى نیکو است، پس از ذکر خدا خسته مشو.

وسایل الشیعه ج1ص219حدیث2

البتّه باید دقّت کرد که صحبت کردن در این حالت کراهت دارد.

قال أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا(علیه السلام) : نَهَى رَسُولُ اللَّهِ(ص) أَنْ‏ یُجِیبَ‏ الرَّجُلُ‏ أَحَداً وَ هُوَ عَلَى الْغَائِطِ أَوْ یُکَلِّمَهُ حَتَّى یَفْرُغ‏.

امام رضا (علیه  السلام)رسول خدا(ص) نهى کرده است از اینکه کسى در حین غائط کردن جواب دهد کسى را یا اینکه با کسى تکلّم کند تا اینکه فارغ شود.

وسایل الشیعه ج1 ص309 حدیث1

و کراهت سلام دادن به دو نفر. یکی کسی که در حال ادای نماز است و دیگری کسی که مشغول تخلّی است.

6. استحباب گفتن کلمه استعاذه در هنگام ورود به مستراح.

بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ أَعُوذُ بِاللَّهِ‏ مِنَ‏ الرِّجْسِ‏ النِّجْسِ الْخَبِیثِ الْمُخْبِثِ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ.

به یارى خدا و استعانت از او پناه میبرم به خداوند از شیطان رانده شده ناپاک پلید زشتخو و زشت کردار.

من لا یحضره الفقیه ج1ص25حدیث42

تمام اینها برای نجاست در مستراح گفته می شود و دقّت شود که بدتر از اینها کفر و نافرمانی شیطان است که او را حداقل همسطح با ادارار و مدفوع کرده است.

7. گفتن بسم الله در موقع کشف لباس. طبق حدیث حتّی در موقع تعویض لباس نیز باید به یاد خدا بود(مثلاً در استخر). در واقع حتّی خارج کردن لباس از بدن نیز باید برای خدا باشد و به دور از اوامر شیطانی.

8. نعمت خوردن و سلامتی و قدرت بر دفع داشتن(در مقابل یبوست و اسهال).

داستان بهلول و هارون الرشید ملعون که در ص 11 همین جزوه آمده است.

9. ما حتّی برای دیدن آن­چه که از ما دفع می­شود ذکر داریم .

قال امیرالمومنین)علیه السلام): « مَن کانت هِمَتُه ما یُدخَلُ بَطنَه ، کانت قِیمَتُه ما یُخرَجُ مِنه.»

« کسی که دغدغه او آن چیزی باشد که وارد شکمش می شود، قدر و اندازه اش آن چیزی می شود که از او خارج می شود.»   

               غررالحکم و درر الکلم    

10. برتر بودن آب بر سایر مطهِّرات. یُنَزِّلُ عَلَیْکُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً لِیُطَهِّرَکُمْ بِه‏.

(11انفال)

11. بعد از تطهیر مخرج از غائط ، در اطراف آن هیچ ذرّه­ای نباید باقی بماند. (وجود لیزی بعد از دفع در مخرج و اطراف آن به معنای نجس بودن محل است).

  • مخرج بول با غیر آب پاک نمى­شود. و در کـر و جـارى اگـر بـعـد از برطرف شدن بول یک مرتبه بشویند کافى است , ولى با آب قلیل احتیاط مستحب آن است که دو مرتبه شسته شود و سه مرتبه شستن بهتر است .
  • اگر مخرج غایط را با آب بشویند , باید چیزى از غایط در آن نماند. ولـى باقى ماندن رنگ و بوى آن مانعى ندارد و اگر در دفعه­ی اوّل با آب کر طورى شسته شود که ذرّه­اى از غایط در آن نماند ، دوباره شستن لازم نیست .

12. به جای آوردن حمد الهی بعد از اتمام کار.

13. در ورود پای چپ و در هنگام خروج پای راست را مقدّم بدارد.

14. کراهت ایستاده بول کردن و نگه داشتن آن.

حتّی با وجود سر سوزنی از ادرار بر روی لباس و بدن نمی­توان نماز خواند. و در ایستاده بول کردن امکان ترشّح بول به لباس و بدن بسیار زیاد است ضمن اینکه چگونه می­خواهد طهارت حاصل کند؟ (با غیر آب نمی شود.)

15. استبراء از بول.( استبراء واجب نیست. )

اگر کسی استبراء نکند و رطوبتی از وی خارج شود آن رطوبت نجس خواهد بود. در واقع استبراء تخلّیه­ی کامل مجرای بول است.

فایده­ی استبراء نیز همین است. اگر استبراء کرد و رطوبتی غیر از منی از او خارج شدآن رطوبت پاک است و نیاز به تطهیر ندارد.

کراهت حبس ادرار؛

  • شخصی از امیرالمومنین (علیه السلام) سوالی پرسید. ایشان جواب ندادند و از مسجد خارج شدند به مستراح رفتند و بعد از مدّتی برگشتند. سپس جواب سوال کننده را دادند.
  • به لقمان گفتند که پسرت از اسب پیاده شد و پشت درختی بول کرد. گفت اگر بر پشت اسب هم این کار را می­کرد جای سرزنش نداشت. (حکایت از کراهت شدید حبس ادرار دارد.)

نعمت سلامت؛

  • بهلول از هارون علیه العنه که می­گفت: « آفتاب طلوع کن که هر جا طلوع کنی مُلک من است و غروب­کن که هر جا غروب کنی باز مُلک من است» ، پرسید:« اگر ناتوان از بلعِ غذا باشی حاضر هستی چه­میزان از مُلک خود را بدهی تا بتوانی لقمه­ای را ببلعی؟» هارون گفت: « نصف مُلکم را می­دهم.» بهلول پرسید: « اگر ناتوان از دفع باشی چقدر از مُلک را می­دهی تا قادر بر آن گردی؟» هارون گفت: « نصف دیگر را هم می­دهم.» بهلول گفت: « پس به این مُلکی که تمام آن به بلع و دفع لقمه ای بند است دل نبند.»

ستر عورت؛

  • داستان مواجهه امیرالمؤمنین7 با عمرو عاص و عریان شدن او. عمرو نه برای خود احترامی قائل شد و نه اینکه حضرت حاضر شدند خدشه ای به شخصیت خود وارد کنند و لحظه­ای آن خبیث را عریان و بدون ساتر ببینند. علاوه بر اینکه نشان دادن عورت یا نگاه بر آن جز در موارد خاص ّ حرام است.
  • داستان کودکی پیامبر9 و جمع­آوری سنگ توسط کودکان در دامن لباس­های عربی ، که باعث کشف عورت می­شد اما پیامبر از این کار محفوظ ماندند.

رعایت بهداشت؛

  • یکی از علما برای  معالجه به خارج از کشور رفته بودند. مسوول جمع آوری لباس­های بیماران از همراه ایشان سوال می­کند که آیا ایشان در این مدتی که اینجا بستری بوده اند قضاء حاجت نکرده­اند؟ وقتی علّت را از او می­پرسند می­گوید در این مدّت لباس هر کسی را که تحویل گرفتم تا لباس جدیدی به او بدهم در لباسش حداقل لکّه­ای دیدم که نشان از برخورد ادرار یا مدفوع با لباس داشته امّا در لباس ایشان هیچ اثری از اینکه قضاء حاجت کرده باشند نیست.
  • چند وقت قبل دستشویی های دانشگاه کابل با مشکل عدم خروج آب مواجه می شود. بعد از بررسی متوجّه می­شوند که گروهی از داشجویان آب را از مطهّرات ندانسته و برای تمیز کردن و پاک کردن!!! خود از سنگ و کلوخ استفاده می­کنند.
  • یکی از امام جمعه­های شیعه افغانستان تعریف می­کرد در سفری که به حج مشرف شده بودند در بین 100 نفر حاجی حدود 40 نفر شیعه حاضر بودند. مدیر هتلی که ایشان در آن مستقر بودند از افزایش مصرف آب نسبت به سال قبل گلایه داشت. بعد از پرس و جو کردن مشخص می شود که این هتل تا به حال در اختیار شیعیان نبوده و تمام مسافران آن از اهل تسنّن بوده­اند و در رعایت بهداشت توجّه خاصّی به آب نداشته اند حتّی برای تحصیل طهارت.
  • در هتل دیگری توالت­ها دائماً خراب می­شد و آب را رد نمی­کرده است. بررسی می­کنند می­فهمند که به جای آب از سنگ استفاده می­کنند. هر چه توضیح می­دهند مشکل حل نمی­شود یعنی آب را به عنوان مطهّر قبول نمی­کنند، به این نتیجه می­رسند که برای جلوگیری از خرابی مجدد در هر توالت سطل­هایی برای جمع­آوری سنگ­های مورد استفاده در توالت قرار دهند.

یک تذکّر اخلاقی

یکی از متخصّصین علم روش­های آموزش و تربیت که خودش یهودی است به والدین آمریکایی توصیه می­کند که فکر نکنند در جزیره لختی­ها هستند . حتماً در خانه­های خود با لباس­های پوشیده و کامل حضور داشته باشند. یعنی از لباس­هایی که عورت یا اعضای تحریک کننده ایشان را نمی­پوشاند استفاده نکنند. این کار باعث حفظ حریم­های بین والدین و فرزندان شده و علاوه بر آن مایه­ی حفظ کرامت و احترام به خود و دیگران است. او مثال می­زند؛ شما هنگامی­که برای صرف غذا بر سر میز می­نشینید معمولاً با لباس کامل حاضر می­شوید تا به خدا برای نعماتی که به شما داده است احترام بگذارید. همین احترام را می­توانید برای سایر موجودات قائل شوید.

 مطلب دیگر اینکه در موقع تعویض لباس ، اگر چه معمولاً عورتین پوشیده است امّا اگر کمی ادب و حیا رعایت شود از انجام این کار در مقابل دید دیگران خودداری خواهد شد. علاوه بر اینکه شأن و احترام خود و دیگران نیز حفظ خواهد شد رعایت موارد اخلاقی و حیا نیز صورت می­گیرد.