مجری یار

روایت اول: احوالات روزگار غیبت

راوی روایت گوید: از امام محمدبن علی علیه‌السلام شنیدم که می‌فرمود:

امامِ پس از من، پسرم علی است. فرمان او فرمان من و سخن او سخن من و اطاعات از او اطاعت از من است. و امامِ پس از او، پسرش حسن است. فرمان او نیز فرمان پدرش و سخنش سخن پدر و اطاعتش، اطاعت پدر اوست. امام جواد این را فرمود و سکوت کرد. من از آن حضرت پرسیدم: امامِ پس از حسن ]علیه‌السلام[ کیست؟ در پی این پسرش امام، سخت گریست و سپس فرمود: همانا پس از حسن، پسرش، قائم به حق و امامِ منتَظَر خواهد بود. من دوباره پرسیدم: ای پسر پیامبر، از چه‌رو او را قائم نامیده‌اند؟ امام فرمود: از آن رو که آن حضرت پس از آنکه نام و یادش مُرد و از میان رفت و بسیاری از آنان که به امامتش معتقد بودند، از آن اعتقاد روی برگرداندند، به ناگاه قیام می‌کند. باز هم پرسیدم: چرا او را منتَظَر نامیده‌اند؟ امام دراین باره چنین توضیح داد: برای امام زمان ]علیه‌السلام[ غیبتی است که روزگارش به درازا می‌کشد و دورانش به طول می‌انجامد. در آن ایامِ غیبت و حیرت، این حوادث رخ می‌دهد:

  • پاک‌باختگان، دیده به راه ظهورش می‌دوزند.
  • تردیدکنندگان، منکرش می‌شوند.
  • انکارکنندگان، وجودش را به مسخره می‌گیرند.
  • آنان که برای ظهور، زمان معین می‌کنند، دروغ می‌گویند.
  • شتاب‌زدگان، هلاک می‌شوند.
  • تسلیم‌شدگان، نجات می‌یابند.

*************************************************************

روایت دوم: منزلت امام و شیعیان ایشان

بِیُمنِهِ رُزِقَ الوَری درست است و شکی در آن نیست. اما نقش بندگان صالح امام زمانی در جلب روزی و سلامت چگونه است؟ حضرت امام باقر علیه‌السلام می‌فرماید: همانا خداوند به واسطه یک مؤمن، نابودی را از یک قریه برمی‌دارد. ]اصول کافی، ج2، ص 247[ جابر بن عبدالله انصاری می‌گوید: در حجهالوداع خدمت رسول خدا بودم و وقتی پیامبر از اعمال حج فارغ شدند، برای وداع به کعبه نزدیک شده دست به حلقه در زد و با صدایی بلند مطالب مشروح و مفصّلی را برای بیان داشت، از آن جمله فرمود: روزی نیست که خداوند به مردم نفرماید، آیا از رحمت من مغرور گشته و جرأت پیدا کردید؟ و گمان می‌کنید که من شما را عبث و بی‌فایده خلق کردم و شما به سوی من بازگشت نمی‌کنید؟ به عزت و جلالم سوگند که اگر بخاطر بندگان خوب و مخلص من نبود لحظه‌ای به گناهکاران مهلت نمی‌دادم و اگر تقوا و پرهیزکاری بندگانم نبود از آسمان یک قطره باران نازل نکرده و حتی یک برگ سبز نمی‌رویانیدم.

با توجه به اینکه مصداق تام و تمام بنده خالص، وجود مقدس حضرت حجت است، ارزش بندگان صالح و عاشقان امام نیز روشن می‌شود.

*************************************************************

روایت سوم: چگونگی حضور امام در میان اهل زمین

امام زمان علیه‌السلام در میان ما و در جمع ما رفت و آمد دارد. مولای متقیان علی علیه‌السلام دراین‌باره می‌فرماید: هنگامی که امام غایب از نسل من از دیده‌ها پنهان شود و مردم با غیبت او از حدود شرع بیرون روند و توده مردم خیال کنند که حجن خدا از بین رفته و امامت باطل شده است. سوگند به خدای علی، در چنین روزی حجت خدا در میان آن‌هاست، در کوچه و بازار آن‌ها گام برمی‌دارد و در خانه‌های آن‌ها وارد می‌شود و بر اجتماعات آن‌ها وارد می‌شود و سلام می‌کند. او مردم را می‌بیند ولی مردم تا روز معین و وقت مقرر او را نمی‌بینند، تا جبرئیل میان آسمان و زمین بانگ برآورده و ظهور را اعلام کند.

*************************************************************

روایت چهارم: حاضر است و ظاهر نیست.

تو را غایب نامیده‌اند چون «ظاهر» نیستی نه اینکه «حاضر» نباشی، غیبت به معنی «حاضر نبودن» تهمت ناروایی است که به تو زده‌‌اند و آنان که بر این پندارند فرق میان «ظهور» و «حضور» را نمی‌دانند. آمدنت که در انتظار آنیم به معنای «ظهور» است نه «حضور» و دلشدگانت که هر صبح و شام تو را می‌خوانند، «ظهورت» را از خدا می‌طلبند نه «حضورت» را، وقتی ظاهر می‌شوی همه انگشت حیرت به دندان می‌گزند و با تعجب می‌گویند که تو را پیش از این هم دیده‌اند و راست می‌گویند، چرا که در میان مایی، زیرا امام مایی.

*************************************************************

روایت پنجم: حال و روز مؤمنان در عصر غیبت

می‌گویند مؤمن در عصر غیبت، غصه‌ی مرگ می‌شود. رسول اکرم صلّی الله علیه وءاله فرمود: در عصر غیبت قلب مؤمن در درون خود آب می‌شود. آنچنان که نمک در آب ذوب می‌شود… زیرا منکرات را می‌بیند و قدرت جلوگیری و تغییر آن را ندارد. مؤمن در میان آن‌ها با ترس و لرز راه می‌رود، اگر حرف بزند او را می‌خورند و اگر ساکت بماند غصه مرگ می‌شود.

*************************************************************

روایت ششم: تعبیر سوره عصر

همانا تعبیر سوره‌ی عصر به حضرت حجت اشاره دارد. امام صادق علیه‌السلام فرمود: سوگند به عصر یعنی سوگند به عصر قیام حضرت مهدی علیه‌السلام که انسان در زیانکاری و خسران است. یعنی دشمنان ما، در زیانند، مگر کسانی که ایمان‌آورده و کار نیک انجام داده و یک دیگر را در دوران فترت و (غیبت) به حق سفارش کرده و به صبر و پایداری توصیه کردند.

*************************************************************

روایت هفتم: دو فضیلت از امام عصر علیه‌السلام

در زیارت آل‌یاسین خطاب به امام زمان علیه‌السلام می‌گوییم السّلام علیک ایها العلم المنصوب و العلم المصبوب. در این قسمت از زیارت اشاره به دو صفت از صفات ممتاز امام شده است و آن دو صفت عبارت است از: عَلَم منصوب، عِلم مصبوب. علم منصوب یعنی امام علم منصوب است و ناصبش خداست، خدا این علم، این نشانه، این میزان، این معیار، این هادی و رهنما و الگو را نصب کده و برافراشته و در یک کلام، امامت انتصابی است و انتخابی نیست. و از اینکه به لفظ مفرد آمده استفاده‌ی حصر می‌شود که در هر عصر جامع جمیع شؤون امامت منحصر به فرد است و بر حسب آیات کریمه و احادیث متواتره ثابت است که زمین از این علم منصوب هیچگاه تا قیامت خالی نخواهد بود.

و اما علم مصبوب (صب) به معنای ریزش و بارش از بالا به پایین، اشاره به مقام عالی علم امام علیه‌السلام است. علوم الهیه لدنی که از مقام رفیع حضرت علامّ الغیوب جل اسمه بر قلب مبارک امام علیه‌السلام ریزش یافته و باریده است و همواره نیز در ریزش و بارش است.

این دو لقب مقدس هر یک اشاره به شأنی از شؤون ظاهریه و باطنیه امام است که اِتّصاف امام به هریک از این دو صفت در ارتباط با دیگری است بلکه صفت دوم مثل اصل و صفت اول مثل فرع است، یعنی علم مصبوب کسی است که علمش مصبوب و لدنی باشد. امام علیه‌السلام در رتبه، پیش از آنکه علم منصوب باشد، علم مصبوب است. علم مصبوب یعنی امام یکپارچه علم است، نه عالم. فریاد «سلونی قبل ان تفقدونی» از علم مصبوب مایه می‌گیرد نه عالم.

و خلاصه امام علیه‌السلام، علم مصبوب و یکپارچه علم است.

نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت                                  به غمزه مسأله آموزِ صد مدرس شد

*************************************************************

روایت هشتم: از ماست که برماست.

امام صادق علیه‌السلام فرمود: دشمنان او عبارتند از مقلّدین از فقها و مجتهدین که می‌بینند او بر خلاف فتوای امامشان داوری می‌کند، و اگر شمشیر در دست امام زمان روحی فداه نبود، فقها فرمان قتل آن حضرت را صادر می‌کردند ولی شمشیر برنده و دست بخشنده‌ی ظهور، کاری می‌کند که آنان از روی ترس و طمع از امام علیه‌السلام اطاعت می‌کنند و بدون اینکه در دل باور کنند، حکم او را می‌پذیرند و خلاف آن را در دل پنهان می‌کنند، آری هنگامی که او خروج کند دشمن شناخته شده‌ای جز فقها ندارد. اما او و شمشیر برادرند. آری از ماست که برماست…

هر کس به طریقی دل ما می‌شکند                                 بیگانه جدا، دوست جدا می‌شکند

بیگانه اگر می‌شکند، حرفی نیست                                 من در عجبم دوست چرا می‌شکند

*************************************************************

روایت نهم: برای سلامتی امام دعا کنیم.

امام زمان که قطعاً بیمه خداست و در کنف حمایت او و از هر گزندی محفوظ. دیگر دعا و صدقه برای سلامتی وی چه معنایی دارد؟! بیمه خدا بودن درست و به جای خود؛ و کسی منکر آن نیست. اما چون وی بیمه خداست، نتیجتاً آدمی بی تفاوت است؟! که با دیدن این همه بی عدالتی‌ها و بدبختی‌ها و مظالم در جهان، اصلاً رنجی نبرده و نمی‌برد؟! و به اصطلاح مردی آهنین است و جنایات روزمره، کمترین تأثیری در روحیه او نمی‌گذارد؟! چنین دیدگاهی هرچه سریع‌تر نیاز به مداوا دارد. امامان ما نسبت به شیعیان‌شان از پدر و مادر دلسوزتر و مهربان‌تر هستند. امام صادق علیه‌السلام به یکی از شیعیان‌شان فرمودند: قسم به خدا، همانا من نسبت به شما از خودتان نسبت به خودتان مهربان‌ترم. در این رابطه امام رضا علیه‌السلام نیز می‌فرمایند: هیچ یک از شیعیان ما بیمار نمی‌شود مگر اینکه ما هم به سبب بیماری او بیمار می‌شویم و غمگین نمی‌شود مگر آنکه به خاطر غم او، ما هم غمگین می‌شویم و شاد نمی‌شود مگر آنکه به شادی او، ما هم شادمات می‌شویم و هیچ یک از شیعیان ما هرجا که باشد، در غرب و شرق زمین، از ما پنهان نیست و اگر یکی از آنها پس از مرگش بدهکار باشد، بدهی او بر عهده ماست.

غم و غصه‌های امت، امام علیه‌السلام را غمناک می‌سازد و آنقدر این ارتباط روحی از جانب امام نسبت به شیعیان قوی است که حضرت در بیماری آنها بیمار می‌شوند و آنچنان احساس مسئولیت حضرت نسبت به دوستان‌شان شدید است که بدهی آن‌ها را برعهده خودشان می‌دانند. از حدیث شریف به صراحت استفاده می‌شود که حال و روز شیعیان در هر کجا که باشند، از چشمان مبارک امامشان پنهان نیست. بنابراین هرچند شخص امام در هنگام غیبت از دیدگان شیعیان پنهان است ولی این پنهانی مانع آگاهی و اطلاع امام از وضعیت شیعیان نمی‌شود و حضرت در هر کجای زمین باشد، بر جریان زندگی همه مردم نظارت دارند؛ و نسبت به مؤمنان احساس مسؤولیت خاصی می‌کنند که باعث می‌شود غم‌های آنها، ایشان را غمگین سازد. یکی از مهم‌ترین ابعاد گرفتاری‌های شخصی امام عصر علیه‌ااسلام در این زمان مشکلات و رنج‌های شیعیان است. از طرفی رنج انسان به دیدن این جنایات بستگی به مقدار ایمان دارد. هرقدر ایمان انسان زیادتر باشد، رنجش بیشتر است و چون حضرت امام عصر مظهر و مصداق کمال ایمان است، قطعاً رنجش بیشتر است و برخلاف ما، تمام جنایات و رنج‌ها را در گوشه و کنار جهان می‌بیند. ایشان به شیخ مفید چنین فرمودند: ما بر اخبار و احوال شما آگاهیم؛ هیچ‌چیز از اوضاع شما بر ما پوشیده و مخفی نیست.

آیا این رنج‌ها و غم‌ها بر قلب مقدس امام عصر اثرگذار نیست؟! آیا دعا لازم ندارد که امام از رنج و غمی که بر ایشان وارد می‌شود محفوظ شوند؟

منابع:

  1. فاضلی، ن. “لذت گفت و گو با امام زمان”. مرکز فرهنگی انتشاراتی منیر، چاپ سوم، 1387.
  2. محسنی کبیر، ذ. “گفت و شنود پیرامون موعود”. جلد سوم، انتشارات لوح محفوظ، چاپ اول، 1387