حسادت

پادشاهی نسبت به یکی از زیردستان خویش بسیار توجه می نمود و این امر حسادت اطرافیان را باعث شده بود. پادشاه که به این حسادت پی برده بود، مجلسی ترتیب داد و در این مجلس جامهای بسیار زیبایی برای نوشیدنی تدارک دیده بود که در نوع خود بی نظیر بود، پس از اینکه همگی جامها را در دست گرفتند، به یکباره پادشاه گفت: ظرفها را از دست خود بیندازید. تنها کسی که این کار را فوراً انجام داد آن شخص زیردست پادشاه بود. پادشاه گفت: همگی شما نسبت به ارزش فرمان پادشاه کمتر از ارزش یک ظرف برخورد کردید، مگر این شخص و علت توجه من به وی همین مسأله است.